printlogo


نبرد کبالت و لیتیوم در آفریقا وایران در حاشیه/جنگ معدنی قرن آغاز شده؛ آیا ایران بازیگر می‌شود یا تماشاگر؟
نبرد کبالت و لیتیوم در آفریقا  وایران در حاشیه/جنگ معدنی قرن آغاز شده؛ آیا ایران بازیگر می‌شود یا تماشاگر؟
کد خبر: 234820 تاریخ: 1404/4/22 09:28
در حالی‌که آمریکا و چین در رقابت برای تسلط بر منابع معدنی حیاتی آفریقا صف‌آرایی کرده‌اند، ایران همچنان بدون نقشه راه مشخص، فرصت‌های استراتژیک این رقابت جهانی را از دور تماشا می‌کند.

معدنی ها /فائزه پناهی، در سایه رقابت فزاینده آمریکا و چین برای سلطه بر زنجیره تأمین مواد معدنی حیاتی، قاره آفریقا به میدان اصلی بازی‌های ژئوپلیتیکی نوین تبدیل شده است؛ بازی‌ای که نه تنها آینده صنعت انرژی پاک و فناوری‌های نوین را شکل خواهد داد، بلکه سرنوشت اقتصادی بسیاری از کشورهای در حال توسعه را نیز تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. اما آنچه کمتر در این معادله دیده می‌شود، جایگاه و نقش کشورهایی مانند ایران است که همزمان از یک‌سو با چالش‌های درون‌زا در حوزه معدن و صنایع پایین‌دستی مواجه‌اند، و از سوی دیگر، به‌واسطه موقعیت ژئوژئوکونومیک خود، می‌توانند از این تحولات بهره‌برداری هوشمندانه کنند.

موضوع این است که معدن‌کاری امروز دیگر صرفاً استخراج ماده خام نیست؛ بلکه به محور اصلی معادلات قدرت، امنیت ملی و فناوری بدل شده است. مواد معدنی همچون کبالت، نیکل، لیتیوم، منگنز و گرافیت نقشی کلیدی در ساخت باتری‌های خودروهای الکتریکی، ریزتراشه‌ها، انرژی‌های تجدیدپذیر و حتی صنایع دفاعی ایفا می‌کنند. این در حالی‌ست که چین با سرمایه‌گذاری چنددهه‌ای در حوزه فرآوری، موفق شده بیش از ۸۵ درصد عناصر خاکی کمیاب و ۹۵ درصد منگنز جهان را پالایش کند؛ در حالی که لزوماً ذخایر معدنی بیشتری نسبت به دیگر کشورها ندارد. نکته کلیدی این‌جاست: مزیت امروز چین از زمین نیست، از سیاست صنعتی است.

در نقطه مقابل، ایالات متحده با وجود پیشتازی در طراحی نیمه‌هادی‌ها، در زمینه تأمین مواد اولیه حیاتی به‌شدت وابسته به واردات است. بیش از ۱۵ ماده معدنی حیاتی به‌طور کامل وارداتی هستند و برای ۳۴ مورد دیگر، آمریکا بیش از ۵۰ درصد به خارج وابسته است. پاسخ آمریکا به این تهدید، ترکیبی از اقدامات داخلی – نظیر قانون CHIPS – و سیاست خارجی چندلایه بوده است: از شراکت با کشورهای همسو در قالب Minerals Security Partnership تا پروژه‌هایی همچون کریدور لوبیتو برای اتصال معادن در زامبیا و کنگو به بنادر آنگولا.

اما آنچه در این بازی ژئوپلیتیکی اهمیت حیاتی دارد، این است که کشورهای تولیدکننده مواد خام، تا زمانی که در زنجیره ارزش جهانی جایگاه مناسبی پیدا نکنند، تنها نقش سیاهی‌لشکر را ایفا خواهند کرد. آفریقا، با داشتن بیش از ۳۰ درصد ذخایر معدنی شناخته‌شده جهان، هنوز هم تنها حدود ۴۰ درصد از ارزش بالقوه منابع خود را جذب می‌کند. در جمهوری دموکراتیک کنگو، با وجود داشتن ۷۰ درصد ذخایر کبالت جهان، صادرات مواد خام بدون فرآوری همچنان مسیر غالب است – مسیری که اقتصاد این کشور را در برابر نوسانات قیمتی جهانی شکننده کرده است.

اینجا جایی است که ایران باید دقیق‌تر و عمل‌گرایانه‌تر وارد میدان شود. کشور ما با در اختیار داشتن ذخایر قابل‌توجهی از مس، آهن، روی، سرب، عناصر نادر خاکی و سایر مواد معدنی ارزشمند، در منطقه‌ای قرار گرفته که هم به بازارهای شرق و هم غرب دسترسی دارد. اما هنوز هم بسیاری از مواد معدنی ما بدون ارزش افزوده، خام‌فروشی می‌شوند. تجربه آفریقا و رقابت چین و آمریکا در این زمینه، برای ایران یک آینه تمام‌نماست: بدون ایجاد زیرساخت فرآوری، بدون اصلاح سیاست‌های سرمایه‌گذاری و بدون حضور فعال در دیپلماسی معدنی، ما هم صرفاً خاک می‌فروشیم، نه آینده.

باید پذیرفت که مدل بهره‌برداری صرف از منابع، دیگر برای هیچ کشوری پایدار نیست. از سویی، فرصت‌های عظیم در افق تحول انرژی و گذار به اقتصاد کم‌کربن، می‌تواند بازی را برای کشورهایی همچون ایران تغییر دهد – به شرط آنکه با نگاهی راهبردی، به دنبال شکل‌دادن به زنجیره ارزش در داخل، همکاری هدفمند با بازیگران جهانی، و ورود به معادلات نوین منطقه‌ای و بین‌المللی باشیم. ایران نه باید خود را صرفاً یک صادرکننده ماده خام ببیند، نه منتظر بماند تا دیگران قواعد بازی را برایش تعریف کنند. اکنون زمان آن است که جایگاه ژئوژئوکونومیک خود را نه صرفاً در حرف، بلکه در عمل بازتعریف کنیم؛ در غیر این صورت، خیلی زود خود را در حاشیه قدرت معدنی آینده خواهیم یافت.cmacrodev

مخاطبین عزیز پایگاه خبری–تحلیلی "معدنی‌ها"؛ شما می‌توانید از دایرکت پیج اینستاگرام "معدنی‌ها" به آدرس madanihanews برای ارائه نقطه نظرات، پیشنهادها، انتقادها و سایر پیام‌های خود با ما در ارتباط باشید.

لینک مطلب: http://madaniha.ir/News/234820.html