معدنی ها /فائزه پناهی؛ هشدار تازه سعید عسکرزاده دبیر،انجمن سنگآهن ایران درباره عقبماندگی در اکتشافات عمقی، نه فقط زنگ خطری برای صنعت فولاد است، بلکه پردهایست از یک فاجعه پنهان: ما نه کممنبعایم، نه بینیرو؛ فقط زمین را از نگاه توسعه خارج کردهایم.
در حالیکه برخی مسئولان هنوز مشغول تقسیم ذخایر سنگآهن بر مصرف سالانهاند تا عددی برای «چند سال باقیمانده» تولید استخراج کنند، کارشناسانی چون عسکرزاده صراحتاً هشدار میدهند که این شیوه، از اساس غلط است. ماجرا فقط بر سر تعداد سال نیست؛ بلکه بر سر عمق نگاه ما به زمین است. کشور سالهاست در لایههای سطحی زمین بهدنبال مواد معدنی میگردد، در حالیکه عمق زمین پر از ظرفیتهایی است که نه کشف شدهاند، نه حتی در اولویت سیاستگذاری قرار دارند.
معادنی مانند سنگان، با تمام ظرفیت مشغول کارند؛ معادنی مانند چادرملو، رو به پایان عمر. اما آنچه فاجعه را کامل میکند، نه پایان عمر چادرملو، بلکه این توهم است که میتوان کمبود آن را «به راحتی» از جای دیگر جبران کرد. این تفکر سادهانگارانه و نسخهنویسی واحد برای معادنی با ماهیت کاملاً متفاوت، نشان میدهد چالش اصلی ما نه کمبود منابع، بلکه کمخردی در مدیریت آنهاست.
عسکرزاده میگوید تا زمین در دسترس نباشد، هیچ تجهیزات یا نیروی انسانی نمیتواند معجزه کند. اما واقعیت تلخ این است که بخش بزرگی از خاک ایران چه دارای پتانسیل معدنی، چه فاقد آن بهدلایل متنوع از دسترس اکتشاف خارج شده است: تعارض کاربریها، فقدان اراده سیاسی، یا انجماد مقرراتی.
نکته مهمتر اینجاست که عقبماندگی در اکتشاف، خود را بهصورت تأخیری نشان میدهد؛ در واقع امروز کمبود حس نمیشود، چون هنوز شمشها در حال خروج از معادن موجودند؛ اما آینده نزدیک، تصویری کاملاً متفاوت دارد: خاموشی تدریجی معادن کوچک و متوسط، جهش قیمت مواد اولیه، وابستگی به واردات و در نهایت تضعیف کل زنجیره ارزش صنعت فولاد.
در این میان، بخش خصوصی، برخلاف انتظار، نتوانسته شکاف اکتشافی را پر کند. با وجود واگذاری معادن در قالب سیاستهای اصل ۴۴، نه سرمایهگذاری منسجم شکل گرفته، نه اطلاعاتی شفاف از عملکرد اکتشافی شرکتها در دست است. حتی شرکتهایی که عنوان «خصوصی» دارند، عملاً خصولتی عمل میکنند و نگاهشان نه توسعهمحور که صرفاً بهرهبردارانه است.
اگر سیاستگذار، زمین را نبیند، عمق را فراموش کند و به دادههای قدیمی اکتفا کند، دیر یا زود کشور در حوزه سنگآهن، دچار بحران مضاعف خواهد شد؛ نبود منبع و نبود راهحل. ایران نه از کمبود ذخایر، که از غفلت در شناخت آنها ضربه خواهد خورد. و این همان لحظهای است که کشوری معدنی، با دست خود، به سمت واردکنندگی منابعی خواهد رفت که در دل خاک خود، نادیدهشان گرفته است.
لینک مطلب: | http://madaniha.ir/News/234991.html |