درحالیکه جهان در میانه رقابت شدید بر سر تسلط بر منابع استراتژیک و عناصر کمیاب قرار دارد، جنوب گرینلند نقطهای یخزده در حاشیه جهان توسعهیافته ناگهان به کانون یک نزاع ژئوپلیتیکی بیسابقه بدل شده است.
معدنی ها /فائزه پناهی، .درحالیکه جهان در میانه رقابت شدید بر سر تسلط بر منابع استراتژیک و عناصر کمیاب قرار دارد، جنوب گرینلند نقطهای یخزده در حاشیه جهان توسعهیافته ناگهان به کانون یک نزاع ژئوپلیتیکی بیسابقه بدل شده است، جایی که زمین خاکی به ظاهر مرده، اما در دل خود گنجینهای پنهان از فلزات حیاتی قرن ۲۱ را حمل میکند و اکنون با بازگشت سیاسی دونالد ترامپ و موضعگیریهای صریح او علیه چین و اروپا گرینلند بار دیگر وارد صفحه اول بازی بزرگ قدرتها شده است.
ترامپ، که پیشتر نیز در دوره اول ریاستجمهوریاش خواهان خرید گرینلند از دانمارک شده بود؛ حالا لحن خود را تندتر کرده و میگوید: «به هر طریقی، باید گرینلند را به دست آوریم»و این در حالی است که در دل کوهستانهای خشن و بیدرخت گرینلند، پروژههایی نظیر معدن Tanbreez در حال آغاز هستند؛ پروژهای که در آن عناصر نادری چون نئودیمیوم، تربیوم، تانتالوم و نایوبیوم نهتنها برای فناوریهای نوین مانند باتریهای پیشرفته و توربینهای بادی حیاتیاند، بلکه در ساخت تسلیحات مدرن و سیستمهای نظامی ایالات متحده نقش کلیدی دارند.
اما روایت تنها به جاهطلبی آمریکا ختم نمیشود. گرینلند دیگر یک سرزمین منفعل نیست. نخستوزیر جدید این کشور، ینس فردریک نیلسن، رسماً اعلام کرده که گرینلند «برای تجارت باز است» اما با شروطی که بهوضوح حاکی از عدم تمایل به وابستگی به چین یا واگذاری منابع در ازای وعدههای مبهم است که وزیر معدن این کشور نیز هشدار داده که علاقه به سرمایهگذاری از سوی شرق آسیا «با دیده تردید» نگریسته میشود.
نکته کلیدی اینجاست که گرینلند برای دستیابی به استقلال واقعی از دانمارک، به درآمدی فراتر از صادرات میگو و توریسم نیاز دارد. و این درآمد، تنها از دل خاک سخت و یخزده معادن میگذرد. با این حال، توسعه معدن در گرینلند، آنگونه که تجربه نشان داده، بهطرز بیرحمانهای دشوار است؛ نبود زیرساخت، زمستانهای شدید، نیروی کار اندک، و هزینههای سرسامآور باعث شده تاکنون هیچ معدن مدرنی در این جزیره به سوددهی کامل نرسد.
با این وجود، اهمیت منابع گرینلند در چشمانداز جهانی غیرقابل انکار است. در جهانی که بیش از ۸۰ درصد تولید عناصر نادر در انحصار چین قرار دارد، آمریکا و اروپا بهدنبال مسیرهای جایگزیناند و گرینلند بهعنوان یک موقعیت ژئوپلیتیکی بینظیر میان آمریکا و اروپا جذابیتی مضاعف پیدا کرده است.
تلاش تامپ برای تصاحب گرینلند، نه یک هوس شخصی، بلکه بخشی از نبرد راهبردی بزرگتری است که تقاطع آن را باید در سهضلعی واشنگتن، پکن، کپنهاگ تحلیل کرد. فشار تعرفهای بر دانمارک، وعده غنیسازی گرینلند، و حتی اشاره به گزینه نظامی از سوی ترامپ، نشان میدهد که رقابت بر سر «خاکهای کمیاب» دیگر در سطح معادن نیست، بلکه به قلب سیاست جهانی رسوخ کرده است.washingtonpost
مخاطبین عزیز پایگاه خبری–تحلیلی "معدنیها"؛ شما میتوانید از دایرکت پیج اینستاگرام "معدنیها" به آدرس madanihanews برای ارائه نقطه نظرات، پیشنهادها، انتقادها و سایر پیامهای خود با ما در ارتباط باشید.