معدنی ها /فائزه پناهی، در حالی که غولهایی چون Fortescue با پروژههای «معدن بدون کربن» تا سال ۲۰۳۰، مسیر جهانی را به سمت معدنکاری سبز و صفرکربن تغییر دادهاند، در ایران همچنان ماشینآلات ۳۰ ساله با مصرف سالانه میلیونها لیتر گازوئیل نفس زمین را میگیرند. نشست پانزدهمین رویداد جامع معدن و صنایع معدنی بار دیگر این تناقض بزرگ را عیان کرد: «سخن از توسعه پایدار، اما عمل در جادهای خاکی و پرغبار».
پانزدهمین رویداد جامع معدن و صنایع معدنی، صحنهای بود که بار دیگر پرسش قدیمی را زنده کرد: معدن در ایران؛ تهدید یا راه نجات؟
در میزگردی با حضور نمایندگان محیط زیست، وزارت صمت، بخش خصوصی و فعالان فناوری، همه بر یک چیز توافق داشتند: «فاصله ایران با جهان در گذار سبز، خطرناک است.»
حمید ظهرابی، معاون سازمان محیط زیست، معدن و محیط زیست را «دو فرزند یک پدر» خواند و از حذف ملاحظات زیستمحیطی از قانون معادن (۱۳۹۰) بهعنوان «بزرگترین ضربه به معدنکاری ایران» یاد کرد. او گفت: «میتوان معدن را توسعه داد و همزمان محیط زیست را پاس داشت، به شرطی که فناوری نوین و نگاه به نسل آینده را جدی بگیریم.» اما فناوری نوین در ایران همان حلقه مفقودهای است که از دههها پیش بر زمین مانده.
در همین راستا محمدرضا کریمی، مدیرکل صنایع معدنی وزارت صمت، با ارائه آماری تکاندهنده گفت: از ۴۴ هزار مجوز معدنی صادرشده، تنها ۱۲ هزار به بهرهبرداری رسیده و در نهایت کمتر از چهار درصد مساحت کشور بهطور واقعی درگیر معدنکاری است. با این حال، چالشهای زیستمحیطی همچنان سایه سنگینی بر سر این بخش دارند. او هشدار داد که «۱۲ درصد حقوق دولتی معادن طبق قانون باید صرف بازسازی شود، اما این اصل جهانی در ایران تقریباً نادیده گرفته شده است.»
از سویی دیگر سید ابوالفضل رضوی، فعال بخش خصوصی، از نگاه تکبعدی به معدن انتقاد کرد و یادآور شد که تخریب محیط زیست فقط کار معدن نیست؛ جادهسازی و شهرسازی هم سهم دارند. اما نکته مهمتر سخنان محمدرضا کرمیشاهرخی بود؛ جایی که او معدن را «رکن حیاتی گذار سبز» دانست. به گفته او، تا سال ۲۰۶۰ نیاز جهان به مس به ۴۰ میلیون تن خواهد رسید، اما در ایران هنوز معادن با «ماشینآلات فرسوده و پرمصرف» اداره میشوند؛ تنها در برخی معادن داخلی سالانه ۳۰ میلیون لیتر گازوئیل میسوزد. در حالی که اروپا میلیاردها دلار روی فولاد سبز و مکانیزم کربن تریل سرمایهگذاری میکند، ایران حتی یک سند زیستمحیطی میانمدت برای ۲۰۳۰ ندارد.
مریم کرباسی، نماینده بخش فناوری هم، پرده از فرصت ازدسترفته دیگری برداشت: «ایران از نظر منابع ثانویه و باطلههای معدنی غنی است، اما نبود حمایت واقعی باعث شده پژوهشهای علمی در حد مقاله و ثبت اختراع بماند.» او به صراحت گفت: «به جای حمایت از هزار طرح پراکنده، باید پشت یک یا دو پروژه کلان بایستیم؛ همانطور که Fortescue ایستاد و جهان را شوکه کرد.»
اما تناقض امروز صنعت معدن ایران همینجاست:
روی سن همایش، از توسعه پایدار و رضایت جوامع محلی میگوییم،
در عمل، از نبود آییننامه شفاف، نبود حمایت فناورانه و ماشینآلاتی حرف میزنیم که هر روز بیشتر زمین را خسته میکنند.
اگر دنیا در مسیر «معدن سبز» با استاندارد Fortescue Zero میدود، ما همچنان در نقطه صفر گیر کردهایم؛ جایی میان سخنرانیهای پرطمطراق و جادههای پرغبار معدنی.
لینک مطلب: | http://madaniha.ir/News/235118.html |