در حالی که دولت از پشتیبانی تمامقد صنایع صادراتمحور میگوید، اما کارخانههایی که برای اقتصاد غیرنفتی کشور نفس میکشند، همچنان با سهمیههای ناچیز و اخطاریههای کاهش فشار گاز سر میکنند...
معدنی ها /فائزه پناهی؛ در حالی که دولت از پشتیبانی تمامقد صنایع صادراتمحور میگوید، اما کارخانههایی که برای اقتصاد غیرنفتی کشور نفس میکشند، همچنان با سهمیههای ناچیز و اخطاریههای کاهش فشار گاز سر میکنند؛ تضادی آشکار میان سیاست اعلامی و وضعیت عملیاتی که تنها پیامدش فرسایش ظرفیت تولید و تهدید بازارهای صادراتی ایران است.
سیمانیها که بار اصلی صادرات غیرنفتی را سالهاست به دوش میکشند، بهظاهر معاف از محدودیتاند؛ اما عددها چیز دیگری میگویند. صنعتی که روزانه نزدیک به ۲۸ میلیون مترمکعب گاز نیاز دارد، مجبور است با ۵ میلیون مترمکعب کار کند؛ یعنی جایگزینکردن برنامه تولیدی با برنامه بقا. چنین سطحی از کسری انرژی نه فقط تولید را میکاهد، بلکه ریسک از دست دادن قراردادهای صادراتی را در ماههای پیک مصرف بالا برده و هزینههای جانبی خاموشیهای مقطعی را نیز به کارخانهها تحمیل کرده است. از آن طرف، فولادیها که همیشه جزو اولویتهای صادراتی بودهاند، حالا با اخطاریههای رسمی مواجهاند؛ اخطاریههایی که صریح میگویند «سهمیه را رعایت کنید، وگرنه مسئول تمام خسارات هستید». این در حالی است که متولیان صمت تأکید دارند «قطعی نداریم». همین دو جمله متضاد، تصویری دقیق از شکاف میان بخشنامهها و میدان تولید ارائه میدهد.
اما مشکل اصلی فقط کمبود لحظهای سوخت نیست؛ مسئله، بیثباتی است. صنایع معدنی و فلزی برای رقابت در بازار جهانی به برنامهریزی پایدار نیاز دارند؛ نه سهمیههای روزانهای که هر لحظه امکان تغییر دارد؛ محدودیت گاز، زنجیرهای از پیامدها را بهدنبال دارد: توقفهای مکرر، افزایش ضایعات، افت راندمان، آسیب به تجهیزات، رشد هزینه تولید و در نهایت کاهش توان رقابتی. در شرایطی که رقبا با انرژی ارزان و پایدار در حال گسترش بازارهای خود هستند، این بیثباتی انرژی مثل مانعی پنهان عمل میکند و باعث میشود ایران بخشی از مزیت نسبی خود را بیصدا از دست بدهد.
واقعیت این است که معافیت صنایع صادراتمحور زمانی ارزش دارد که در پستهای گازی و خطوط تولید دیده شود، نه فقط در تیتر جلسهها و اگر قرار است صادرات غیرنفتی، ستون دوم اقتصاد کشور باشد، نخستین قدم ارائه سوخت پایدار و قابل پیشبینی به صنایعی است که ارزش افزوده و ارزآوری واقعی ایجاد میکنند. در غیر این صورت، هر زمستانی که از راه میرسد، صنایع دوباره مجبور خواهند بود میان ادامه تولید و حفظ تجهیزات یکی را انتخاب کنند؛ انتخابی که نتیجهاش کند شدن موتور صادرات و عقبماندن از رقابت جهانی است.
ادامه این وضعیت نشان میدهد که هنوز فاصله جدی میان سیاستگذاری انرژی و واقعیت تولید وجود دارد. اگر گره تأمین پایدار گاز باز نشود، صنایع صادراتی از سیمان و فولاد گرفته تا زنجیره پاییندستی با چالشی بزرگتر از محدودیت سوخت روبهرو میشوند: از دست رفتن بازارهایی که سالها برای آنها هزینه شده. و این بحرانی است که هیچ وعدهای بهتنهایی آن را جبران نخواهد کرد.
مخاطبین عزیز پایگاه خبری–تحلیلی "معدنیها"؛ شما میتوانید از دایرکت پیج اینستاگرام "معدنیها" به آدرس madanihanews برای ارائه نقطه نظرات، پیشنهادها، انتقادها و سایر پیامهای خود با ما در ارتباط باشید.