معدنی ها /فائزه پناهی،"یازده پروژه راهسازی معادن خصوصی با طول ۱۳۷ کیلومتر و سرمایهگذاری اولیه ۱۱ هزار میلیارد ریال"، تازهترین حرکت ایمیدرو برای توسعه زیرساختهای معدنی است؛ این پروژهها که میانگین پیشرفت فیزیکی آنها بیش از ۶۰ درصد اعلام شده، در استانهای مختلف از کرمانشاه تا بوشهر و مازندران و آذربایجان غربی پراکندهاند و به گفته مسئولان، هدف کاهش هزینه حملونقل و افزایش بهرهوری معادن است.
اما سوالی که در این میان برای بسیاری از کارشناسان این حوزه مطرح شده است این است که؛ آیا صرف ساخت چند ده کیلومتر جاده پراکنده میتواند گره اصلی معدنکاری خصوصی را باز کند؟ تجربه سالهای گذشته نشان داده است که نبود برنامه جامع نگهداری و یکپارچهسازی مسیرها، بسیاری از جادههای معدنی را ظرف چند سال به وضعیتی غیرقابل استفاده رسانده است.
در این میان نمونههای موفق جهان، از استرالیا تا آفریقای جنوبی، نشان میدهد که چنین طرحهایی تنها وقتی نتیجه میدهند که بخشی از یک نقشه کلان لجستیک باشند؛ با مدیریت واحد، اتصال به شبکه حملونقل ملی، و بودجه پایدار نگهداری. در غیر این صورت، پروژههای میلیاردی به همان سرعتی که افتتاح میشوند، فرسوده و بلااستفاده میمانند.
حالا اما با وجود اعلام پیشرفت ۶۰ درصدی، پرسشهای بیپاسخ زیادی وجود دارد، این که آیا این مسیرها واقعاً به معادنی متصل میشوند که ظرفیت و بازار صادراتی کافی دارند؟ آیا مطالعات توجیه اقتصادی مستقل انجام شده یا این صرفاً یک حرکت تبلیغاتی برای نمایش فعالیت عمرانی است؟ و مهمتر از همه، آیا این سرمایهگذاری از جنس توسعه پایدار است یا تنها مُسکنی موقت برای یک بیماری مزمن در زیرساختهای معدنی ایران؟