معدنی ها /فائزه پناهی، بحران گاز، صنعت فولاد را فصلی کرده، برق کم میآید، و معادن زغالسنگ ایران همانطور که قرنها ماندهاند، خاک میخورند و کشوری که میتوانست با همین گنج پنهان، بخش بزرگی از بحران انرژی را جمع کند، سالهاست چشمش را به روی آن بسته و همه تخممرغهایش را در سبد نفت و گاز گذاشته است.
نتیجه اما روشن است؛ سه سال اخیر بیش از دو میلیارد دلار خرج واردات زغالسنگ شده، آنهم در حالی که ذخایر داخلی دستنخورده ماندهاند.
قیمتگذاری دستوری هم از سویی دیگر تیر خلاص را زده، هر تن زغال داخلی حدود هفت میلیون تومان قیمت دارد، در حالی که نمونه وارداتی بیش از ۲۱ میلیون تومان فروخته میشود. این اختلاف عجیب نه از کیفیت، بلکه از سیاست غلط میآید. سرمایهگذار در این شرایط حاضر نیست پایش را به معدن بگذارد، و معدندار هم بین ادامه کار یا تعطیلی مردد میماند.
سعید صمدی، دبیر انجمن زغالسنگ ایران، میگوید زغالسنگ میتوانست ناجی فولاد باشد؛ نه گاز میخواهد، نه برق زیادی مصرف میکند، و بر خلاف گاز، سالها میشود آن را انبار کرد. حتی در بازار جهانی هم سهمش رو به افزایش است و تأثیرش بر گرمایش زمین چندان تفاوتی با گاز ندارد. اما در ایران، غفلت تاریخی و بیبرنامگی، این منبع استراتژیک را به حاشیه رانده است.
مطابق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، ۴۴ درصد مشکلات معدن نه از کمبود منابع، بلکه از سیاستگذاری غلط و عملکرد ضعیف دولت میآید. این یعنی ما نه قربانی کمبود، بلکه اسیر بیتصمیمی هستیم. ادامه این مسیر یعنی تعطیلی معادن، بیکاری هزاران نفر و وابستگی بیشتر به واردات. و این همان سناریویی است که امروز، با چشم باز، به سمتش میرویم.