معدنی ها /فائزه پناهی، در دنیای امروز، رقابت برای برتری در عرصههای علمی و صنعتی هر روز پیچیدهتر و حساستر میشود. فناوریهای نوین و نوآوریهای علمی نهتنها نقش تعیینکنندهای در پیشرفت کشورها دارند، بلکه پیوند بین دانشگاهها و صنایع بهویژه در بخشهای مهم اقتصادی مانند معدن، به یکی از ارکان اصلی توسعه تبدیل شده است. در این میان، دانشگاه شهید بهشتی با معدن طلای زرشوران وارد یک همکاری استراتژیک و بلندمدت شده است که میتواند سرنوشت آینده این دو حوزه را بهطور چشمگیری تغییر دهد.
این تفاهمنامه، که به تازگی بین رئیس دانشگاه شهید بهشتی و مدیران معدن طلای زرشوران امضا شده، راهی است برای تسریع در روند توسعه فناوریهای نوین در حوزه معدن و فرآوری طلا. هرچند این توافق، ظاهراً بهعنوان یک گام علمی و پژوهشی معرفی شده، اما در واقع میتوان آن را نقطه آغاز یک تحول بزرگ در صنعت معدنکاری ایران دانست.
نکته جالب توجه در این توافق، بر روی پروژههای مشترک و فعالیتهای پژوهشی در زمینه هوشمندسازی معادن و بهینهسازی فرآیندهای اکتشاف و استخراج است. این حرکت به معنای آن است که ایران قصد دارد در یکی از حساسترین و حیاتیترین بخشهای صنعتی خود، گامهای اساسی برای استفاده از فناوریهای پیشرفته بردارد. در حال حاضر، کشورهای مختلف جهان در حال بهرهبرداری از تکنولوژیهای هوش مصنوعی، اینترنت اشیاء (IoT) و دادههای بزرگ (Big Data) برای بهبود بهرهوری و کاهش هزینهها در معادن هستند و ایران هم بهوضوح قصد دارد از این قطار پیشرفت جا نماند.
اما آنچه که این پروژه را به یک تحرک جنجالی تبدیل میکند، نقش مهم و کلیدی دانشگاهها در این فرآیند است. این همکاری نشاندهنده تغییرات عمدهای در نگاه به رابطه دانشگاه و صنعت است؛ بهجای آنکه دانشگاهها تنها محلی برای تولید علم و دانش باشند، اکنون میتوانند بهطور مستقیم در پیادهسازی و تبدیل این دانش به فناوریهای کاربردی و سودآور در صنعت نقشی فعال ایفا کنند.
توسعه واحدهای تحقیق و توسعه، آموزش نیروی متخصص، و بهینهسازی فرآیندهای معدنی، تنها بخشی از اهداف این همکاری است. اما هدف اصلی این است که با همکاری دانشگاهی و صنعتی، زمینه برای تولید فناوریهای بومی، صرفهجویی در هزینهها، و در نهایت افزایش صادرات در بخش معدن فراهم شود.
در سطح جهانی، تحولات شگرفی در صنعت معدن در حال رخ دادن است. کشورهای معدنی نظیر استرالیا، کانادا و چین بهطور مداوم در حال نوآوری در زمینههای مختلف معدنکاری هستند. حالا ایران با امضای این تفاهمنامه، قصد دارد بخشی از این تغییرات جهانی را به نفع خود کند و در کنار بهرهبرداری از معادن غنیاش، به عنوان یک قدرت معدنی در عرصه جهانی شناخته شود.
اما سوال اساسی این است که آیا این همکاریها بهسرعت به نتایج ملموس و سودآوری در سطح جهانی خواهد رسید؟ با توجه به تاریخچه تحریمها و مشکلات اقتصادی موجود، باید دید که آیا دانشگاهها و صنایع ایران میتوانند در این مسیر، همپای رقبا در دنیا پیش بروند. این همکاری، در واقع تنها آغاز یک رقابت بزرگ است که ایران باید در آن پیروز شود تا بتواند در بازارهای جهانی حرفی برای گفتن داشته باشد.