اخبار بیمه / شناسه خبر: 234867 / تاریخ انتشار : 1404/4/29 10:00
|

معادن در محاصره ارز؛ طلای خام، تصمیمات خام‌تر

معدن‌کاران می‌دانند طلا زیر پایشان است، اما ارزی در حسابشان نیست. خام‌فروشی، تحریم، و بی‌تصمیمی داخلی، حلقه محاصره‌ای ساخته‌اند که نفس بخش معدن را گرفته است.

معدنی ها /فائزه پناهی، در روزگاری که صنایع معدنی باید موتور پیشران اقتصاد باشند، چرخ تولید در این حوزه با ریسمان پوسیده‌ای به نام «ارز» می‌چرخد؛ ناپایدار، کند و پرریسک. با وجود آنکه بخش معدن و صنایع معدنی همواره در گزارش‌های رسمی با افتخار به‌عنوان یکی از معدود حوزه‌های دارای تراز تجاری مثبت معرفی می‌شود، اما در واقعیت، گرفتار در چرخه‌ای از بی‌تصمیمی، کم‌توجهی و محاصره ارزی است.

نشست اخیر بررسی تحولات بازارهای مالی، اگرچه با ظاهری تحلیلی برگزار شد، اما در بطن خود پرده از یکی از عمیق‌ترین شکاف‌های نظام اقتصادی ایران برداشت: معدن، می‌تواند یکی از ستون‌های اصلی ارزآوری و استقلال مالی کشور باشد، اما امروز با زنجیر ارزی زمین‌گیر شده است.
محمد آقاجانلو، رئیس هیئت عامل ایمیدرو، از تشکیل کارگروه برای نجات این بخش می‌گوید؛ اما آنچه شنیده شد، بیشتر شبیه به اعلام وضعیت هشدار بود تا نقشه‌راه. وقتی بالاترین مقام اجرایی توسعه معادن کشور می‌گوید «نخستین اولویت ما پایداری تولید و سپس صادرات است»، ترجمه‌اش این است که معادن حتی در تأمین اولیه‌ترین ملزومات خود هم با چالش مواجه‌اند. آن‌هم در روزگاری که فشار تورم، فرسودگی تجهیزات، نبود ماشین‌آلات و ریسک صادرات دست به دست هم داده‌اند تا این حوزه عملاً روی لبه تیغ حرکت کند.
اما واقعیت تلخ این است که تحریم‌ها تنها یک بُعد ماجرا هستند. آنچه خطرناک‌تر است، بی‌عملی داخلی در برابر شرایط تحریمی است. تحریم‌ها آمده‌اند تا ما را متوقف کنند، اما وقتی نظام تصمیم‌سازی ما خود در توقف کامل به‌سر می‌برد، نمی‌توان همه مسئولیت را به گردن بیرون انداخت. سال‌هاست که سیاست‌گذاران اقتصادی، بدون درک عمق ارتباط بین ارز، سرمایه‌گذاری و رشد، معادن را به حال خود رها کرده‌اند.
حسین باستان‌زاد، مدرس پژوهشکده بانک مرکزی، در این نشست پرده از فجایع سرمایه‌سوزی برداشت: از دست رفتن ۲۱۶ میلیارد دلار سرمایه در اثر تحریم‌ها، سقوط نسبت سرمایه‌گذاری به تولید، و کاهش سهم ایران در بازارهای آسیا و اقیانوسیه از ۹ درصد به ۱.۱ درصد! این ارقام فقط عدد نیستند، نشانه مرگ تدریجی یک مزیت ملی‌اند.
نکته تأسف‌بارتر، غیبت معادن در لیست طرح‌های اولویت‌دار ارزی است. پروژه‌هایی که بیش از ۵۰ درصد پیشرفت فیزیکی دارند، باید در خط اول تخصیص ارز باشند، اما نه‌تنها جایی در این صف ندارند، بلکه بارها برای کوچک‌ترین تأمین مالی خارجی نیز با دیوارهای بلند مقررات و بوروکراسی داخلی مواجه می‌شوند.
مهدی کرباسیان، رئیس اسبق ایمیدرو، بی‌پرده گفت: دولت باید تصمیمات جسورانه بگیرد. این جسارت سال‌هاست که در لایه‌های مدیریتی دیده نمی‌شود؛ نه در بانک مرکزی، نه در وزارت صمت، و نه حتی در نهادهای نظارتی. همه از معادن انتظار ارز دارند، اما هیچ‌کس نمی‌پرسد این ارز از کجا تأمین شود؟ اگر تجهیزات وارد نشود، اگر ماشین‌آلات فرسوده بمانند، اگر صادرات گره در گره باشد، این تولید چگونه ادامه پیدا کند؟
معادن ایران، طلای خاک خورده‌ای هستند که روی نقشه اقتصاد جهانی می‌توانند درخشش داشته باشند، اما در عمل، دارند زیر سایه انفعال و بی‌تدبیری خاک می‌خورند. تشکیل کارگروه، تدوین نقشه راه، جمع‌بندی پیشنهادات—همه این‌ها خوب است، اما امروز نیاز به چیزی فراتر داریم: یک جراحی اقتصادی واقعی در بخش معدن.
شاید زمان آن رسیده که به‌جای واژه‌هایی مثل "تسهیل صادرات" و "نقش‌آفرینی اسکله‌ها"، صریح و شفاف بپرسیم: اگر معدن نتواند ارز بیاورد، کدام بخش می‌تواند؟ و اگر معادن در تأمین ارز ناتوان بمانند، چه آینده‌ای برای صنعت ایران متصوریم؟
در نهایت این که پاسخ این پرسش‌ها، به تصمیماتی نیاز دارد که نه در گزارش‌ها، بلکه در میدان عمل رقم بخورد. اکنون وقت تعارف نیست؛ یا معدن را از چاه بی‌تصمیمی نجات می‌دهیم، یا باید منتظر باشیم تا یکی از آخرین سنگرهای ارزآوری کشور نیز فروبپاشد.

لینک کوتاه

http://madaniha.ir/234867

کلیدواژه

محاصره ارز

اخبار مرتبط

ارسال نظرات

captcha
آخبرین اخبار
پربیننده ترین ها