معدنی ها /فائزه پناهی؛ رئیس انجمن نظام مهندسی معدن خراسان شمالی، صراحتاً پرده از واقعیتی تلخ برداشته است، اکتشافات در این استان سالهاست در همان سطح خاک ماندهاند، در عمق چند متر خلاصه شدهاند، و دست هیچ مهندسی جرأت نکرده تا عمق واقعیت را واکاوی کند. معادن، فقط شناسایی شدهاند؛ اما گنج واقعی، در عمق خاک، همچنان منتظر یک اراده جدی است.
برای مثال، در راز و جرگلان که سالهاست باریت استخراج میشود، عمق حفاریها به زحمت به ۳۰ تا ۴۰ متر رسیده! این یعنی برداشت در سطح مانده و آیندهی معدنکاری، همچون زمین زیر پایمان، ناشناخته و مبهم باقی مانده. تا زمانی که اکتشافات عمقی انجام نشود، نه میدانیم چه داریم، نه میدانیم چقدر داریم، و نه میدانیم اصلاً ارزش اقتصادی ماندن یا رفتن پای این منابع چیست.
خراسان شمالی در لیست مواد معدنیاش فقط خاک ندارد؛ سرب، روی، مس، آهن، باریت، حتی عناصر نادر خاکی همه حاضر، اما غایب از توسعه. مشکل کجاست؟ پاسخ ساده اما تلخ است، بخش خصوصی توان ورود به بازی پرریسک و پرهزینهی اکتشافات عمیق را ندارد. و دولت؟ تا امروز فقط ایستاده، تماشا کرده، یا در پیچوتاب بوروکراسی گرفتار مانده است.
پهنههایی که سالها پیش در اختیار سازمان زمینشناسی و ایمیدرو قرار گرفتند، هنوز در مرحله شناسایی اولیهاند. زمینشناسی، ۱۵ محدوده امیدبخش معرفی کرد؛ ایمیدرو، ۱۰ محدوده دیگر. اما بعد چه؟ هیچ. هنوز در گام اول هستیم؛ در گرداب کاغذبازی، وعدهها و ناهماهنگی.
این استان ۲۷۹ معدن دارد اما فقط ۱۲۶ معدن آن فعال است، و سهمش از تولید ناخالص ملی؟ کمتر از یک درصد. عددی که نمیخواند با ظرفیتهای بالقوه، اما خوب میخواند با غفلتهای بالفعل.
سوال اما این است که آیا وقت آن نرسیده که دولت از نقش تماشاگر بیرون بیاید و خودش به دل زمین بزند؟ وقت آن نرسیده که از «شناسایی» به «استخراج ارزشمند» برسیم؟ خراسان شمالی دیگر طاقت «اکتشافِ روی کاغذ» را ندارد. گنج در زیر است، اما ما هنوز روی سطح ماندهایم...