معدنی ها /فائزه پناهی؛درخواست عتیقی از پزشکیان برای کاهش حق انتفاع معادن، پرده از بحرانی عمیق در سیاستگذاریهای اقتصادی کشور برمیدارد. این درخواست، فریادی است از سوی صنعت معدن که زیر بار فشارهای مالی و تصمیمات نادرست در حال فروپاشی است.
حق انتفاع معادن، بهعنوان یکی از منابع درآمدی دولت، بهگونهای تعیین شده که نهتنها انگیزهای برای سرمایهگذاری باقی نمیگذارد، بلکه فعالان این حوزه را به ورطهٔ ورشکستگی میکشاند. آیا این سیاستها، تیشه به ریشهٔ اقتصادی نمیزند که میتواند موتور محرکهٔ توسعهٔ کشور باشد؟
عتیقی با این درخواست، پرده از واقعیتی تلخ برمیدارد: سیاستگذاران با تصمیمات خود، صنعت معدن را بهجای حمایت و توسعه، به سمت نابودی سوق میدهند. آیا زمان آن نرسیده است که بهجای افزایش فشارها، به فکر راهکارهایی برای حمایت و تقویت این صنعت باشیم؟
این درخواست، زنگ خطری است برای مسئولانی که با تصمیمات خود، آیندهٔ اقتصادی کشور را به مخاطره میاندازند. آیا وقت آن نرسیده است که بهجای تصمیمات پشت درهای بسته، با فعالان این حوزه مشورت کرده و سیاستهایی را اتخاذ کنیم که به نفع توسعه و پیشرفت کشور باشد؟
در نهایت، این درخواست نشان میدهد که بدون تغییر در رویکردها و سیاستها، نمیتوان انتظار داشت که صنعت معدن کشور از بحران کنونی نجات یابد. آیا مسئولان حاضرند با پذیرش اشتباهات گذشته، راه را برای آیندهای روشنتر هموار کنند؟