معدنی ها /فائزه پناهی؛در حالی که بسیاری از کشورهای پیشرفته، حتی از مواد معدنی کماهمیتتر ارزشافزودههای چندبرابری ایجاد میکنند، ایران همچنان درگیر یک معضل قدیمی است: خامفروشی، آنهم بدون هیچ برنامهای برای توسعه صنایع تبدیلی! این بار، قربانی این سیاست اشتباه، صدف کوهی گلستان است؛ مادهای معدنی با ارزش بالا که میتواند چرخههای اقتصادی، اشتغال و صنعت را در استان متحول کند، اما در عوض، بیبرنامه و خام صادر میشود!
در شرایطی که بسیاری از کشورهای منطقه و حتی همسایگان ایران، سرمایهگذاریهای کلان در صنایع فرآوری مواد معدنی را در اولویت خود قرار دادهاند، گلستان تنها نظارهگر خروج ثروت از خاک خود است، بدون آنکه حتی کوچکترین بهرهای از آن نصیبش شود!
ماجرا وقتی تلختر میشود که بدانیم سرمایهگذاران داخلی بارها برای احداث واحدهای فرآوری صدف کوهی اعلام آمادگی کردهاند، اما بوروکراسی، رانت و عدم حمایت دولتی، این فرصت را به نابودی کشانده است.
اکنون پرسش اصلی اینجاست: چرا با وجود تأکید بر جلوگیری از خامفروشی، همچنان این سیاست در حال اجراست؟ چه کسانی از خروج خام صدف کوهی از گلستان سود میبرند؟ چرا هیچ اقدام عملی برای ایجاد صنایع تبدیلی انجام نشده است؟
وقتی یک ماده معدنی میتواند به محصولی با ارزش افزوده چندین برابری تبدیل شود، اما همچنان از استان خارج میشود، یعنی یک جای کار میلنگد! این موضوع دیگر تنها یک سوءمدیریت نیست، بلکه یک خیانت آشکار به منابع ملی است که آینده اقتصاد گلستان را به خطر میاندازد.
چه کسی پاسخگوی این تاراج خاموش خواهد بود؟