معدنی ها /فائزه پناهی؛در دورانی که منابع استراتژیک نقشی تعیینکننده در معادلات قدرت جهانی یافتهاند، معدن " Serra Verde" در برزیل روایتی تلخ از عقبماندگی غرب و برتری آشکار چین را به تصویر میکشد. پروژهای که با سرمایهگذاری آمریکایی و امید به کاهش وابستگی جهانی به چین کلید خورد، امروز تقریباً تمام محصولات خود را به پکن تحویل میدهد. این داستان تنها روایت یک قرارداد تجاری نیست؛ بازتابی است از یک دههها سیاستگذاری دقیق، برنامهریزی صبورانه و سرمایهگذاری هدفمند چین در حوزهای که جهان آزاد، آن را دستکم گرفته بود.
ایالات متحده، که امروز نگران کمبود عناصر نادر خاکی در صنایع دفاعی و تکنولوژیک خود است، خود بانی معدنی شد که اکنون بخش اعظم تولیداتش به رقیب ژئوپولیتیک اصلیاش میرود. نبود زیرساختهای فرآوری در غرب، نبود خریداران جایگزین و تسلط فناورانه چین در جداسازی عناصر سنگین، دستکم تا سال ۲۰۲۷، مسیر این محصول را به سوی چین گره زده است. این واقعیت، تصویر خیرهکنندهای از ناتوانی غرب در تبدیل منابع خام به قدرت راهبردی ارائه میدهد؛ ناتوانیای که از غفلت ساختاری نسبت به صنایع پاییندستی و زنجیرههای ارزش ناشی شده است.
اما برای ایران، این ماجرا تنها یک خبر بینالمللی نیست؛ یک هشدار است. کشوری که خود ذخایر قابل توجهی از مواد معدنی نادر دارد، اما در غیاب یک استراتژی ملی برای توسعه زنجیرههای فرآوری و ارزشآفرینی معدنی، همچنان در مرحله خامفروشی و صادرات منابع ارزانقیمت متوقف مانده است. همانگونه که آمریکا امروز نتیجهی سهلانگاریهای پیشین خود را با از دست رفتن معادنش به سود چین میبیند، ایران نیز در آیندهای نه چندان دور ممکن است شاهد تبدیل منابع معدنی خود به ابزاری در دست قدرتهای بزرگ باشد؛ بدون اینکه خود سهمی در سودآوری، ارزشآفرینی یا تسلط راهبردی بر این منابع داشته باشد.
چین از دههها پیش اهمیت عناصر نادر خاکی را درک کرد و بیوقفه برای تسلط بر کل زنجیره ارزش آنها سرمایهگذاری کرد؛ از استخراج گرفته تا فرآوری نهایی و کنترل بازار. در مقابل، سیاستهای معدنی ایران غالباً کوتاهمدت، مبتنی بر درآمدزایی آنی و فاقد چشمانداز بلندمدت بوده است. بدون تغییر بنیادین در نگرش به این بخش، و بدون سرمایهگذاری در فناوریهای استخراج، فرآوری، و تولید محصولات با ارزش افزوده بالا، ایران تنها نقش یک تأمینکننده خام در بازار جهانی خواهد داشت؛ آن هم در بازاری که قواعد بازی توسط دیگران نوشته میشود.
سرنوشت " Serra Verde" نشان میدهد که تسلط بر منابع طبیعی بدون توانمندی فناورانه، تنها به انتقال دارایی به دیگران میانجامد. اگر امروز برای ایران تصمیمسازی نشود، فردا ممکن است تنها نظارهگر خروج سرمایهی ملی از معادنش باشد، آن هم بدون آنکه در زنجیره قدرت جهانی نقشی ایفا کند. ایران هنوز فرصت دارد این مسیر را تغییر دهد، اما این فرصت جاودانه نیست.